مواجههٔ آدمیان و حیوانات قصهای است به کهنگی عمر بشر که از زبانهای مختلف بارها شنیده شده و هنوز هم به سر نرسیده است. حالا خیلی از این قصهگوها بر قلههای بلندِ حفاظت از محیط زیست یا فلسفه اخلاق یا اقتصاد ایستادهاند اما خیلی پیشتر از اینها، «عرفان» بود که خاموشان را به قصهگویی دعوت میکرد. آنها تفاوت انسان و حیوان را در به دوش کشیدنِ «بار امانت» میدانستند اما بعد از مدتی به نظر رسید که تنها حس برتری باقی مانده است و دیگر خبری از امانتداری نیست. کتاب «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان» که بخشی از رسائل «اِخوان الصفا» است از این نقطه پایانی شروع میکند تا به آن نقطهٔ ابتدایی فراموش شده برسد.
«اِخوان الصفا» یکی از آن گروههای مذهبی-سیاسی مخفیکار بوده است و بنابراین، عجیب نیست که حالا نام ونشان نویسندگان رسالههای به جا مانده از آنها را ندانیم و نشناسیم. آنچه میدانیم به مذهب و مقر اصلی و دغدغههای ایشان مختصر میشود: آنها بخشی از شیعیان اسماعیلیه ساکن بصره بودند که میخواستند به هر چیزی از نجوم و پزشکی گرفته تا ریاضیات و موسیقیْ رنگ شریعت بپاشند و دین مزورانهای را که بنیعباس سکاندارش بود، با پادزهر فلسفه پاک و صاف کنند.
این شیعیان هفت امامی فقط در منش و رفتار رازدار و مخفیکار نبودند بلکه در نگارش هم زبان رمزی را انتخاب میکردند. کتاب «دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان» چکیدهٔ نگاه این گروه به جایگاه حیوان و انسان در آفرینش است که با زبانی تمثیلی و داستانی بیان شده است.
حیوانات که از ظلم و جور آدمیان به ستوه آمدهاند، در این کتاب به زبان میآیند و تظلمخواهی میکنند. حیوانات و انسانها به پای میز قضاوتِ پادشاهِ پریان میآیند و هر کدام دلایلشان را مطرح میکنند و گفتوگویشان به درازا میکشد. اسب و گاو و گوسفند و.. در آغاز شکایتشان میگویند «ای پادشاه، کاش ما را آن گاه که در دست آدمیان اسیر هستیم، میدیدی» و پس از آن هر کدام غمنامهای را شرح میدهند از ظلمی که آدمیان به آنها و فرزندانشان روا داشتهاند.
آدمیان که همیشه خود را برتر از حیوانات به حساب میآورند، دلایل این برتری را میشمارند و ستمها را توجیه میکنند اما این بار برخلاف همیشه زبانبستگانْ زبان باز میکنند و دلایل انسانها از «اعتدال در خلقت» تا «قوهٔ تمیز» و «عقل» را ریشخند میکنند و هیچکدام را دلیل بر برتری فرزندان آدم نمیدانند:
…رحجان عقل هم که میگویید و بدان بر ما فخر میفروشید، از آن نیز در شما نشانی نمیبینیم؛ زیرا اگر عقلی برتر داشتید به چیزی که عمل و اکتساب شما نیست بر ما فخر نمیفروختید… خردمندان به چیزهایی افتخار میکنند که زادهٔ افعال آنان باشد، چون صنایع و هنرها و آراء درست و علوم حقیقی و مذاهب پسندیده و روشهای عادلانه و راههای بیاعوجاج؛ و ما نمیبینیم که به چیزی از این قبیل افتخار کنید. دعویهایتان همه بیدلیل است بدون بینه (ص: ۳۶)
حیوانات نه تنها برتری آدمیزاد را نپذیرفتند بلکه برخی از آنها در برتری خودشان استدلال کردند و گفتند «این آدمیاناند که محتاج ما هستند» و نه برعکس. مثلاً «زعیمِ زنبورها» از نزول وحی بر قلبهایشان گفت و «طوطی» نیز چنان نطقی کرد که «جماعت آدمیان شرمنده شدند»:
به جای آن همه خوبیها که به خود نسبت دادی، زشتیهایی است که ما از آنها بهدوریم. از جمله آنکه شما را فرعونان و جباران و فاسقان و مشرکان و منافقان و ملحدان است و ناکثین و مارقین و قاسطین و خوارج و راهزنان و دزدان و عیاران و طراران است و نیز از شماست دجالان و یاغیان و طاغوتان و اهل شک و ریب به خداوند. همچنین از شماست قوادان و مخنثان و زن به مزدها و لواطگران و مساحقهکنندگان و روسپیان و نیز سخنچینان و دروغگویان و کفن دزدان…ما از همه این ها به دوریم. ولی در بیشتر خصال محموده و سیرتهای عادله با شما شریکیم (ص: ۱۶۶)
کتاب با مقدمهٔ عبدالمحمد آیتی درمورد «اخوان الصفا» شروع میشود و با قضاوت پادشاه پریان دربارهٔ اختلاف میان آدمیان و حیوانات پایان میگیرد. زبان رمزی کتابْ راه را برای خوانشهای مختلف از این داستانْ باز میگذارد. یعنی میتوان کتاب را صرفاً به دلیل ارزش ادبی و داستانیش خواند یا به دنبال کشف رموز عرفانی و مذهبی در مسخر کردن انسانها گشت و با گرهافکنیهای کتاب پیش رفت تا در نهایت به همان برتری آدمیزاد رسید اما با برهانی دیگر.
دادخواهی حیوانات نزد پادشاه پریان از ستم آدمیان با ترجمهٔ عبدالمحمد آیتی از سوی نشر نی منتشر شده است.
نوشته وقتی زبانِ زبانبستگانْ باز میشود اولین بار در مجلۀ 30بوک. پدیدار شد.
By accepting you will be accessing a service provided by a third-party external to https://ketabads.ir/
کتاب ادز مرجعی برای معرفی کتابهای ناشران و نویسندگان به دوستداران فرهنگ و ادب و کتاب به صورت رایگان می باشد
ما 70 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم