زمان مطالعه: ۳ دقیقه
یوگنی زامیاتین پیش از نوشتن کتاب «ما» در مقالهای نوشت:« ادبیات واقعی فقط آنجایی به وجود میآید که خالقانش نه حقوقبگیران سختکوش و قابل اعتماد بلکه دیوانگان، عزلتگزیدگان، ملحدان، خیالبافان، نافرمانان و شکاندیشان باشند.»
زامیاتین سال ۱۹۳۷ در جایگاه نویسنده و منتقدی تبعیدی از روسیه در پاریس درگذشت. کتاب ما را سال ۱۹۲۳ نوشت که به نظر میرسید ربطی به روسیه و فضای حاکم بعد از آمدن رفقای بلشویک نداشته باشد.
داستان کتاب در قرن بیستوششم اتفاق میافتد. در آرمانشهر و اتوپیایی که زامیانتین توصیف میکند (که بیشتر به ویرانشهر و دیستوپیا پهلو میزند) انسانها دیگر فردیت خاصی ندارد. آنها اسم ندارد و هویت همگی به عدد تقلیل پیدا کردهاست. ذهن آنها خالی از هر چیز است، در خانههای شیشهای زندگی میکنند و باید از روی برنامهای که قبلا برایشان ریخته شده زندگی را بگذرانند. داستان از روی دست نوشتههای فردی که هویتش با کد D-503 شناخته میشود جلو میرود.
این فرد که ذهنش با ریاضی و محاسبات پر شده یک شهروند تمام عیار «یگانه کشور» است که برای هدفی بزرگ گام بر میدارد. او این نظم و ترتیب را آنچنان پذیرفته که سبک زندگی غیر از آن برایش قابل تصور نیست.
«درباره آن روزگارانی که مردم هنور در آزادی یعنی وضعیتی سازمان نیافته و بدوی زندگی میکردهاند بسیار چیزهای باورنکردنی خوانده و شنیدهام. اما حیرتانگیزترین نکته همیشه به نظرم این بوده که دولتهای آن دوره-حالا هر قدر هم ابتدایی-چطور اجازه میدادهاند مردم بدون چیزی مثل جدول زمانبندی ما زندگی کنند؟ بدون پیادهروی اجباری، بدون تنظیم دقیق صرف غذا، طوری که هر وقت دلشان میخواسته بیدار میشدند و میخوابیدند؛ بعضی تاریخدانها حتی میگویند انگار در آن روزگار چراغها تمام شب روشن بوده و تا خود صبح توی خیابانها سواره و پیاده در آمد و شد بودهاند.»
برای فردی که این چنین فکر میکند همه چیز خوب و عادی پیش میرود تا اینکه زندگی با ورد زنی به شماره I-303 جلوه دیگری پیدا میکند. آنجا لحظهای است که میفهمد همه چیز دنیا از اساس چیز دیگری است.
کتاب ما تا وقتی که نویسنده زنده بود هرگز در روسیه منتشر نشد. یکی از نسخههای دستنویس آن از مرزها رد شد و کمی بعد نسخه زبان فرانسه و انگلیسی آن منتشر شد.
جورج اورول، نویسنده کتابهای مزرعه حیوانات و ۱۹۸۴ هم در نقدی درباره کتاب ما، شباهتها و تفاوتهای این کتاب و کتاب هاکسلی، یعنی دنیا قشنگ نو را بررسی کرد و نوشت:«شباهتها زیاد است. با این حال به نظر نمیآید که هدف زامیاتین هجو رژیم شوروی باشد. چرا که او تقریبا در زمان مرگ لنین کتاب را نوشت و قطعا استبداد دوران استالین را در نظر نداشت و اوضاع در سال ۱۹۲۳ طوری نبوده که مردم بخواهند علیه امنیت و راحتی «فوقالعاده زیادی» که در زندگی داشتند شورش کنند. به نظر میرسد آنچه مدنظر زامیاتین بوده نه کشور خاصی، بلکه اهداف ضمنی تمدن صنعتی بودهاست. کسی که سال ۱۹۰۶ در روسیه تزاری طعم زندان را چشیده و یک بار دیگر در سال ۱۹۲۲ در دوران بلشویکها به همان زندان و همان بند رفته دلایل کافی داشته تا از رژیمهایی سیاسی که زیر سایهشان زندگی کرده متنفر باشد. اما کتاب او تنها یک شکوائیه نیست. این کتاب در اصل مطالعه یک دستگاه است، درباره جنی است انسان بدون فکر و تامل از چراغ جادویش بیرون آورده و نمیتواند آن را بازگرداند.»
برای اطلاعات بیشتر درباره کتاب ۱۹۸۴ مطلب زیر را بخوانید.
نوشته «ما»؛ دنیای وارونه آزادی و خوشبختی اولین بار در مجلۀ 30بوک. پدیدار شد.
By accepting you will be accessing a service provided by a third-party external to https://ketabads.ir/
کتاب ادز مرجعی برای معرفی کتابهای ناشران و نویسندگان به دوستداران فرهنگ و ادب و کتاب به صورت رایگان می باشد
ما 56 مهمان و یک عضو آنلاین داریم