جستجو در پستها

به سامانه وبلاگ کتاب ادز خوش آمدید

آخرین نظرات

هنوز نظری ثبت نشده است.

 

 

 

ارسال پیامک

نامه ای به ۱۰سال بعد خودم

سلام من:)

(آدم به آیندهٔ‌خودش بخواد نامه بده،″تو″ خطابش‌می‌کنه یا بهش میگه″من″؟ فکر کنم بهتر باشه بگم تو!چون هم راحتتره،هم اینکه شاید تو،من نباشی!)


خوبی؟
آره؟خدارو شکر
نه؟چرا؟بیخیال بابا،دنیا دو روزه،یه روزش‌جمعه‌ست،یه روزشم،بین‌التعطیلیه:)
(نمی‌دونم یادت باشه یا نه،اما بارها این نامه رو نوشتم و پاک کردم و سعی‌کردم توش نصیحتت نکنم،اما هربار‌ کردم.چون می‌دونم عوض می‌شم و تغییرمی‌کنم. تو ممکنه از من بدتر باشی،هم ممکنه بهتر باشی،امیدوارم بهتر باشی اما می‌ترسم.عینِ یک مادر نگرانتم!بخاطر همین نصیحتت می‌کنم،حدس می‌زنم بگی:«بچه کوچو بالو ده سال بزرگتر از خودتم نصیحت می‌کنی؟!معلومه که من الان از تو پخته تر شدم!عجب!»اما خب،نمی‌شد نکنم،ناسلامتی تا اینجا هرکار کردم فقط به‌خاطر تو بوده و این‌که تو الان در رفاه باشی!وسعی کردم تلاش کنم،فقط فقط به‌خاطر تو!شاید درکم نکنی،پس همین حالا تو هم به ده سال بعدِ خودت،یه نامه بنویس!دیدی؟پر از نصیحت بود،نه؟!
پس موقعِ نصیحتام زیاد مسخره‌م نکن!
خب،بگذریم.
راستی،چرا فکر می‌کنم زنده‌ای؟از‌کجا‌معلوم نمرده باشی؟کار یه لحظه‌ست دیگه!درین صورت الان روحی؟اون دنیا چطوریه؟تو‌بهشتی‌ یا جهنم؟!خیلی سعی می‌کنم تو بهشت باشی!
از الان بگم؟
چه عرض کنم؟!سردرگمم از لحاظ درس.ولی این‌بار تصمیم گرفتم فکر نکنم و عمل کنم،و با خودم بگم که به درک که چی قراره بشه و رقبام چی‌کار کردن!تو(اسرای ۱۳۹۹)باید درس بخونی و درستو بخوری و بخوری و بخوری! شایدم بجویی;) و فکرشو نکنی که‌چی میشه و بقیه‌شو بسپری به خدا!
و تصمیم گرفتم همیشه زود درسامو با کیفیت بخونم،بعدش برم سراغ عشق و حال(تفریح‌.نوشتن.فیلم دیدن.خوندن و ..)

پوزی بابت کیفیت و خط⁦O_o⁩پوزی بابت کیفیت و خط⁦O_o⁩

از لحاظ کرونا؟

بد وضعی هستیم!

البته به جز مسئلهٔ درخطربودنِ سلامتی،این قرنطینه خیلی خوب بود و هست واسم.نصفِ اولش برام پُر بود از تجربه و جاهلیت و سختی!(خونه موندن برام خیلییی سخت نبود،منظورم ازون لحاظ نیست!)

اما نصفِ بعدش،زمانِ آشناییِ من با پدیده‌ای به نام ویرگـــــــــــ،ـــــــول!(اواسطِ تیر؟؟)

و اونجا خیلــــــــــــــــی چیزا یاد گرفتم و گرفتی!مثلا اگه باهاش آشنا نمی‌شدم،به فکرمم نمی‌رسید مه این نامه رو واست بنویسوم.

دیگه تو قرنطینه چه کردم؟ نوشتم و نوشتم و نوشتم و فیلم دیدم و فیلم دیدم و فیلم دیدم و خواندم و خواندم و خواندم!ولی حدس می‌زنم الانم تاسف بخوری که چرا از وقت به این خوبی استفاده کامل نکردم:[😅

وسط نوشتن این نامه،رفتیم بقالی تا دوتا چیز بخریم که اصلا ارزش نداشتن اما ۲۰۰ هزار تومن شد...چند سال پیش ۱۰ تومن گرفتنی دستمون،رفتنی بقالی،با خیالِ راحت،چیز میزمیگرفتیم.وضع اقتصادی اونموقع چطوره؟

از لحاظ سلامتی هم که...دوست ندارم بگم،بگذریم!

بیا اینم از توصیفِ خلاصه‌وارِ من.


حالا تو بگو!می‌دونم که به دستم نمی‌رسه و این نامه یه‌طرفه‌ست،اما بگو!

اگه زنده باشی ایشالله، چخبرا؟سلامتی؟بقیه هستن؟بگواسرای ۱۰ سال پیش سلام رسوند بهتون و پیشونیِ نرمِ مامان‌جونو ببوس:))

کجایی؟چی‌کارا می‌کنی؟بالاخره تونستی به دانشگاهِ موردعلاقه‌ت برسی؟من واسه اینکه بِرِسی،قول دادم خیلی تلاش کنم.

بالاخره وقت کردی کارایی که دوست داشتم و یا تو لیست بایدی‌ها بودن رو انجام بدی؟! یا هنوزم می‌ندازی به بعد؟!

اینقدر اسیرِ درس و بهونه نباش!برو انجام بده!شایدم من باید برم الان انجام بدم،چون شاید همونطور‌ که گفتم،ممکنه تو روح شده‌باشی!



از تکنولوژی چخبر؟کرونا الآن تبدیل شده فقط به یه خاطره؟!امیدورام الان جایی که هستی یه مدت از سیل و زلزله و بیماری و ....در امان باشی!

راستی،هنوزم عدد ه‍شت رو هِی تو خواب می‌بینی؟


از نوشته های مزخرفِ تو دفتر چخبر؟هنوز به این نتیجه نرسیدی که نگهشون داری یا یه روزه بندازیشون برن؟نگهشون داریااااااا.هنوزم می‌ترسی و می‌لرزی که یکی بخونتشون؟

احتمالا بازم بخونیشون و تو دلت بگی،من چه جاهل بودم:)

چقدر عوض شدی؟!

نمی‌دونم،درباره‌ت می‌ترسم!نگرانتم!آدم خوبی هستی؟کاش می‌شد تو هم به من نامه بنویسی،اینطور خیالم تخته.حتی اگه یه کلمه باشه و بگی‌مرده ای یا زنده؟دعا می‌کنم زنده باشی و زنده باشم(هم جسمی و هم روانی)!سراغ خلاف که نرفتی؟عادیه این حجمِ نگرانی؟!

هنوزم نمی‌تونی جلو خندَه‌ت رو بگیری و به چیزای‌چرت می‌خندی؟!
هنوزم لپاتو‌ می‌کشه؟😅
از فضای مجازی فاصله گرفتی؟
ویرگول‌ چخبر؟هنوز هست و اونطوریه؟!اصلا یادت هست چیو می‌گم؟😒
راستی،از دوستام چخبر؟!اونایی‌که می‌گفتین تا ۹۹ سالگی دوست همین😏😏....!هستن؟

تو لابد عادت کردی تو تاریخا بنویسی هزار وچهارصد وفلان و ....نه؟!
از هزار و سیصد و.... چیزی یادته اصلا؟!بهش زیاد فکر نکن،تو در حال باش;)
تو هنوز یه نسخه از منی و فقط به روزرسانی شدی دیگه؟! دوست دارم،اینطور باشه،چون هم منی،هم به روزی!
هنوز دیوونه‌ای؟
هنوز‌ هِی به ریشِ دنیا می‌خندی؟!
هنوزم فقط شبا گریه‌ت می‌گیره؟!
هنوزم اونقدرا جسور نیستی؟!
هنوزم....
اَاَاَاَ! چقدر سوال شد!!😲😲
شاید این سوالات رو نوشتم تا غیر مستقیم تورو به خودت بیارم.شایدم نوشتم تا ببینی چقدر تغییرکردی.
واقعا نمی‌دانم ‌چه فکری کردم،که می‌خواهم تورا به خود بیاورم.البته خوب،شاید آنموقع هوشت سرجایش نباشد،یا
گیرِ دوستِ بدی افتاده باشی و یا....
بگذار از امید و آرزوهایی بگم که دوست دارم تو انجام داده و شاملشون شده باشی یا اونجور آدمی باشی:
+به مشکات و دنیا بخندی و بادید طنز نگاه کنی!
+به هیچکس به جز خودت وخدات اعتماد نکنی
+صبور باشی
+مهم نباشه مَردم بهت چی‌می‌گن
+کتاب‌خون-فیلم‌بین-نویسنده باشی واین ۳تا رو هیچوقت ول نکنی
+بیخیال گذشته باشی;)
+وابسته نشی وعادت نکنی
+به جسم وظاهرت خیلی اهمیت ندی.مثلا فست‌فود بخوری و نگی ضرر داره(البته مثلا در موقیعتی مثل کرونا،رعایت کنیا!!!!)یا نگی وای من خیلی قد کوتاهم!
+حتی اگه همــــــــــه ربـــــــ⁦:-|⁩ـــات بودند،تو آدم باشی و دلِ گرمــــــ⁦(。♡‿♡。)⁩ــــی داشته باشی!(اجباریست)
+به خدا توکل کنی!
+بر نفست غلبه کنی
+کینه ای نباشی
+تلاش کنی.
+دو رو نباشی
+دروغ‌گو.غیبت کننده.فحاش نباشی
(قطعا الان منِ کوچیکِ جاهلو داری مسخره می‌کنی😒😒)

و خیلیییی ازین ویژگی های این‌چنینی....
دارای کدوم یک‌ازین ویژگیها هستی؟!
چیکارا کردی که به این ویژگیها برسی؟!
قول دادی به کدومش برسی؟
شایدم مُردی و دیر شده و من باید برسم و اینقدر فردا،فردا نکنم و ازحالا گام‌هاشو بردارم
و درآخر:
″اما او قبل از آن‌که به خط آخر برسد، فهمید که دیگر هرگز از آن اتاق بیرون نخواهد رفت؛ زیرا پیش بینی شده بود، درست در لحظه ای که آئورلیانو بابیلونیا رمزگشایی نوشته ها را به پایان می رساند، شهر آینه ها با توفان درنوردیده و از ذهن انسان ها پاک می شود و هرآن‌چه که در آن نوشته ها آمده است، دیگر  هرگز تکرار نخواهد شد و نسل های محکوم به صد سال تنهایی، فرصت دوباره ای برای زندگی بر زمین نخواهند داشت."
پایانِ کتاب ِ صد سال تنهایی
(ازین کتاب به این کلفتی،فقطِ فقط این آخرشو ناخنک زدم و خوندم،و دیدم جالبه گفتم بنویسمش،راستی تو خوندیش کتابو؟فکر نکنم هنوزم آدمش شده‌باشی که بتونی بخونی،من تورو بزرگ کردم،می‌شناسمت😅😅)
شاید از دَرهم بَرهمیِ این نامه سرت گیج رفته باشه و فهمیده باشی من باخودم درگیرم.منم دستم خیلی خسته شد و واسه همین بدخط شد،امیدوارم بتونی بخونیش!

خب دیگه عزیزترینم وقتتو زیاد نگیرم.
کلییییییییی حال خوب پیش‌پیش برات آرزو می‌کنم و
امیدوارم هرجاهستی همراه خانواده شاد و سرحال و تندرست و پاینده باشی و عاقبت به خیر شوی و جوری تلاش کرده باشم درین سال‌ها که الان در جایگاه داخواهت باشی و همچنین دعا می‌کنم هونطور‌که قبلا گفتم نسخهٔ به روزرسانیِ من باشی!(این تازه خلاصهٔ دعاهام هستش:) )
لبخند بزن بعد خدافظی کنم:)

خدانگهدارت
اسرای ۱۳۹۹/۱۲/۲۰


مخففِ چیست؟
معرفی کتاب خانه افعی

مطالب مرتبط

 

نظرات

اولين کسي باشيد که نظر ارسال ميکند
Already Registered? Login Here
مهمان
یکشنبه, 26 خرداد 1404
اگر می خواهید ثبت نام کنید ، لطفا نام های کاربری ، رمز عبور و پر کنید

By accepting you will be accessing a service provided by a third-party external to https://ketabads.ir/

آخرین آگهی ها

از جدیدترین کتابهای ثبت شده با خبر شوید

با عضویت در خبرنامه می توانید از جدیدترین کتابهای ثبت شده در ایمیل خود با خبر شوید!!!

آیا برای معرفی کتاب خود به دوستداران کتاب آماده هستید

افزودن آگهی کتاب

درباره کتاب ادز

کتاب ادز مرجعی برای معرفی کتابهای ناشران و نویسندگان به دوستداران فرهنگ و ادب و کتاب به صورت رایگان می باشد

 

افراد آنلاین

ما 76 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

تمام حقوق سایت برای کتاب ادز | مرجع نیازمندیهای کتاب محفوظ می باشد | طراحی و توسعه : ناشرپلاس