- کتاب Lehninger Principles of Biochemistry اثر جمعی از نویسندگان انتشارات W. H. Freeman2٬250٬000 تومان

نگارش را نگارندهها یک فعالیت برآمده از ذوق و هنر میدانند به این معنی که برای یک نویسنده کسب درآمد در صدر اهداف دانسته نمیشود. ما مینویسیم چون از نوشتن لذت میبریم، چون نوشتن را دوست داریم، چون با این کار به آرامش درونی میرسیم. اوج افتخار یک نگارنده این است که بتواند افکارش را به کلمات تبدیل کند و بعد این کلمات را روی هم جمع کند تا به نامهها و مقالهها و کتابها برسد و بعد از این همه، محصول زحمات خودش را همچون کودکانش دوست میدارد.
اما با این همه، اگر کسی بخواهد نویسنده بودن را به چشم یک حرفه بنگرد، چه بخواهد و چه نخواهد باید از آن پولی به جیب بزند. به هر حال زندگی خرج دارد و شکم نویسنده هم مثل شکم هر آدم دیگری باید پر باشد تا بتواند به خوب نوشتن ادامه بدهد. این نه با هدف تقلیل دادن جایگاه نگارش است که همچون هر هنر دیگری مقامش والاتر از این حرفهاست؛ بلکه هدف صرفا این است که بتوان نویسندگی را نیز به عنوان یک شغل در نظر گرفت.
حالا که میخواهیم به نوشتن چنین دیدی داشته باشیم و کاسبی از راه نوشتن را جایز بدانیم (همانطور که بزرگان این عرصه چنین کردهاند و میکنند)، باید ببینیم از چه راهی میشود با نوشتن به پول رسید. معمولترین راه این است که کتاب بنویسیم و چاپ کنیم و بفروشیم و پولش را بریزیم به حساب. البته راههای دیگری مثل وبلاگنویسی و تولید محتوا و مواردی از این قبیل هم هستند، ولی از لحاظ درآمد به حد و اندازه کتابنویسی نمیرسند.
کتاب نوشتن و صاحب اثر شدن شاید آرزوی هر نویسندهای باشد، به خصوص اگر آن اثر چاپ شود و نمود واقعی داشته باشد، نه اینکه صرفا دیجیتالی باشد و برای همیشه مجازی بماند. حس و حال ورق زدن کتاب خودت در بین انگشتان خودت چنان شوری در دلت ایجاد میکند که اصلا در وصف نگنجد.
صاحب اثر شدن برای نویسنده خیلی جالب است و البته درآمد هم دارد، ولی خوب کار به این سادگیها هم نیست. اینطور نیست که یک کتاب بنویسی و دو روز بعد منتشر بشود و سه روز بعد یک چک سنگین به تو بدهند که لطف کنی و بخوابانی به حسابت در بانک. نه، این روند فقط یک خواب و خیال خام است.
نوشتار مرتبط: به نظم نوشتار احترام بگذاریم
همه آن نویسندههایی که دست کم یک بار در طول زندگی حرفهای خود سعی کردهاند کتابی از خود به انتشار برسانند به خوبی این را میدانند که به همین راحتی نیست. اول باید یک انتشاراتی پیدا کنید که کارتان را قبول کند و بپذیرد که کتاب شما را منتشر نماید، سپس باید با آن انتشارات قرارداد ببندید که اگر کتاب اولتان باشد به احتمال خیلی زیاد خودتان هم باید سرمایهگذاری کنید، بعد باید امور مربوط به اخذ مجوز و شابک طی شود که خودش داستانی است مفصل. دست آخر بعد از چند ماه دویدن ممکن است بتوانید کتابتان را به مرحله انتشار برسانید. تازه آن وقت باید کلی زحمت بکشید و شاید باز هم پول بدهید تا کتابتان را تبلیغ کنید تا فروش آن را بالا ببرید، بلکه از این طریق در بازار با اقبالی هر چند اندک مواجه شود. در آخر هم ممکن است بخشی از پولی که خرج این کار کردید به جیبتان برگردد. اگر هم پولی خرج نکرده باشید و سرمایهگذار شخص دیگری بوده باشد، در انتها رقم چشمگیری به شما نمیرسد.
با همه این سختیها، پس تکلیف چیست؟ آیا نویسندهها نمیتوانند پول خوبی از نوشتن به دست بیاورند؟ آیا مجبورند به همان اندک درآمد حاصل از آزادکاری و وبلاگنویسی و تولید محتوا اکتفا کنند؟ نخیر! شما به عنوان نویسنده اگر میخواهید پولدار بشوید باید به سایه تبدیل شوید!
تعجب نکنید، منظورم این نیست که واقعا سایه شوید، بلکه میگویم که باید به سایهنویسی روی آورید. سایهنویس کسی است که به جای دیگران مینویسد، بدون اینکه نامش فاش شود، به اسم دیگران به نگارش میپردازد.
این دیگران که میگویم میتواند شامل دسته بزرگی از آدمها بشود، ولی اغلبشان آدمهای مشهور و محبوب هستند. آدمهای معروف ممکن است در حرفه خودشان آدم بینظیر و کاربلدی باشند، ولی اگر بخواهند یک کتاب از خودشان منتشر کنند ممکن است نتوانند خوب بنویسند چون خوب نوشتن را بلد نیستند. در این صورت چه راهی دارند؟ بروند نویسندگی را یاد بگیرند؟ این هم میشود. ولی راه حل سادهتر این است که از یک نویسنده بخواهند برایشان بنویسد.
آن شخص مشهور حرفهایش را میگوید و داستانش را تعریف میکند، نویسنده مورد نظر هم این گفتهها را به نوشتار تبدیل میکند و از زبان همان شخص مشهور کتابی مینویسد. در آخر محصول نهایی که همان کتاب است با نام و نشان همان فرد معروف منتشر میشود، بیآنکه خبری از اسم نویسنده واقعی به میان بیاید. در عوض نویسنده هم درصدی از فروش کتاب را دریافت میکند. از این طریق، کتاب با اتکا به شهرت آن شخص مشهور خیلی راحت به فروش میرسد و درآمد خوبی هم از آن حاصل میشود که بخشی از این درآمد هم به جیب نویسنده ناشناس میرود. به این نویسنده ناشناس میگویند سایهنویس.
نوشتار مرتبط: راههای افزایش خلاقیت برای نوشتن مطالب بهتر و بیشتر
شاید در نگاه اول سایهنویسی کار درخوری به نظر نیاید، حتی شاید برخیها با این کار به مخالفت بپردازند و آن را خلاف شان نویسندگی بدانند. اما یک لحظه اجازه بدهید. زود قضاوت نکنید. سایهنویسی پدیده جدیدی نیست، اتفاقا خیلی هم قدمت دارد. نویسندههای زیادی وجود دارند که از این روش به کسب درآمد پرداختهاند و اتفاقا پول خوبی هم گیرشان آمده است.
بزرگترین مزیت سایهنویسی این است که هیچ کس نمیفهمد شما چنین کاری کردهاید یا چنین کاری میکنید. هر زمان که بخواهید میتوانید این کار را کنار بگذارید و هر زمان هم که خواستید میتوانید دوباره به این کار بازگردید، بدون آنکه احدی باخبر شود. این فقط بین خودتان است و کارفرمای مشهورتان، حال میخواهد یک بازیگر باشد، یا یک موسیقیدان یا حتی یک شاخ اینستاگرامی!
اخیرا دیدهام برخیها که به تازگی با این پدیده آشنا شدهاند میآیند انتقاد میکنند که این کلاهبرداری است یا در اصول فرهنگی جایگاهی ندارد. ولی واقعا اینطور نیست. سایهنویسی امری کاملا جاافتاده و معمول است. به هر حال، قرار نیست همه نوشتن را بلد باشند. پس نویسندهها باید زحمت نوشتن را برای این اشخاص بکشند و در مقابل ناشناس ماندن پولش را بگیرند.
پس اگر میخواهید از راه نوشتن درآمد خوبی داشته باشید، بد نیست به این گزینه هم فکر کنید. از مهارت خوب در جهت خلق اثر به نام دیگران کمک بگیرید و از سرمایهای که از این راه به دستتان میرسد برای برندینگ خودتان بهره ببرید تا به جایی برسید که دیگر خودتان صاحب شهرت و اعتبار شوید. آن وقت است که دیگر میتوانید با خیال راحت کتابهایتان را با نام خود منتشر کنید و انتظار داشته باشید که کتابهایتان فروش خوبی داشته باشند.
By accepting you will be accessing a service provided by a third-party external to https://ketabads.ir/